سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا

 
 

 
 
سید مهدی
سید مهدی

مشهد 09370328842 telegram/SMahditm
taghdisi87@gmail.com

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

اللهم عحل لولیک الفرج

شکوفه نرگس

بازی بزرگان

مذهب عشق

نقطه ای برای فردا

کربلای جبهه ها یادش بخیر... !

دخترک تنها

کبوتر حرم

امیدزهرا omidezahra

جاء الحق و زهق الباطل

عاشق آسمونی

.: شهر عشق :.

مدرسه ابتدایی پسرانه غیر دولتی امام هادی (ع) سبزوار

من اجل تراب البحرین اصبحناشهداء

آسمان آبی

عکس های عاشقانه

ازدواج موقت

پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان

بادله گشت

سلطان آباد قره باغ

 

مطالب اخیر

التماس تفکر

این جا مشهد است

از عشق بیشتر بدانید

اندرز سقراط

شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم...

10+1روش شاد کردن خانم ها

مزاج شناسی در طب سنتی

راز و نیاز اورژانسی

آرامش سنگ یا برگ

درد و دلی با قرآن...

هنگامه آخرالزمان

فردا دیر است...!

از مظلومیت تا غربت راهی نیست...

موعود

 
 

پیوند های روزانه

پخش زنده حرم اهل بیت(ع)

پخش مستقیم حرم امام علی(ع)

پخش مستقیم حرم امام حسین(ع)

پخش مستقیم حرم امام رضا(ع)

پخش مستقیم حرم حضرت اباالفضل(ع)

فوریت های پزشکی مشهد

 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

شیعه مذهب برتر
زورخانه بابا علی
امام مهدی (عج)
فوریت های پزشکی مشهد
دکتر علی حاجی ستوده
دانلود کتاب
شبستان
 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 148045
بازدید امروز :11
بازدید دیروز : 13
تعداد کل پست ها : 55

 

او خواهد آمد ...

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود:
بسیار برای نزدیک شدن فرج دعا کنید؛ چراکه آن، گشایش کار شما است.

او خواهد آمد ...

 و آفتاب خواهد دمید، ابرهای غیبت، کنار خواهد رفت و نور از تمام روزنه‏ها جاری خواهد شد.

ای خورشید پنهان! تو را انتظار می‏کشیم و حضور روشن تو را به دعا نشسته‏ایم .

آن روز که تو بیایی ، هستى حیات خواهد یافت، عشق پر و بال خواهد گشود و در رگهاى خشکیده علم، خون تازه خواهد دوید.

پشت هیولاى ظلم و جهل با خاک، انس جاودان خواهد گرفت، شیطان خلع سلاح خواهد شد، انسان بر مرکب رشد خواهد نشست و عروج را زمزمه خواهد کرد.

نبض زندگی در گام‏های آمدنت می‏تپد و طنین قدم‏هایت، تولد دوباره روح متعالی انسان است. و عروج سبکبالانه انسان تا ملکوت آسمان‏ها...

                                                                                                                                                                                                                                                        به امید صبح جمعه‏ای که می‏آیی...




دوشنبه 89 مرداد 4 | نظر

 

اعیاد شعبانیه مبارک

حسین سلطان عشق، عباس ساقی عشق، زینب شاهد عشق و سجاد راوی عشق. کاروان عشق در راه است و خود "عشق" نیمه شعبان خواهد آمد

 



جمعه 89 تیر 25 | نظر

 

مروری بر دعای ماه رجب

ژدر این ماه «یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ » یعنی وقتی به ماه رجب می‌رسی، شما از لحظه شروع ماه رجب دیگه توقع‌ات از خداوند تبارک و تعالی فقط و فقط خیر است

«وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ » و ایمن هم به شما می‌ده.

چند نکته در اینجا داریم:

1- چه کسانی در این ماه امیدوار باشند؟

2- «و امن سخطه» یعنی چی؟ یعنی در این ماه خداوند تبارک و تعالی بساط سخط – بساط عصبانی شدن -  رو کلاً تعطیل می‌کند.

چه قدر فرصت عجیبی است. بعضی وقتها بعضی فرصت‌هایی که در ماه رجب هست، من دقت کردم در خیلی از شب‌های مهم سال هم نیست.

«یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ ». خداوند تبارک و تعالی همیشه این طوریه یعنی شما کاه که می‌برید، کوه بجایش می‌دهد. این خدا خدایست که وقتی خیلی کم می‌بری، خیلی زیاد عکس العمل نشون می‌ده. تا جایی که بعضی وقت‌ها احساس می‌کنیم که با منه!!

 «یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ » در این ماه خداوند تبارک و تعالی هر کس که صداش بزنه را جواب می‌ده.

«یا مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ » اگه یه وقتی شما توی ماه رجب بدونی ماه رجبه، بدونی با ماه‌های دیگه فرق می‌کنه، اما یادت بره دعا کنی، خداوند تبارک و تعالی یه چیزی توی ماه بهت می‌ده.

«و من لم یعرفه» دامنه رو باز می‌کنه؛ حتی کسانی که خدا را نمی‌شناسند، در ماه رجب یه بهره‌ای می‌برند.

پس سه طبقه شد:

1- «مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ » کسانی که خدا را نمی‌شناسند، اینها طبقه‌ای هستند که از رحمت عمومی ماه رجب بهره می‌بردند.

2- «مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ » کسانی که از طبقه خصوصی ماه رجب هم بهره می‌بردند. می‌دونه ماه رجبه ولی حواسش نبوده و صدا نزده .

3- «مَنْ سَئَلَهُ » خاص الخاص هستند. کسانی هستند که چون خدا رو در ماه رجب صدا می‌زنند، این صدا زدنشون باعث میشه خداوند بهشون خاص نگاه کنه . یکی از برترین صداهاش هم در این شعر اومده:

                            ماه رجب و ماه نزول برکات است       پیوسته سرود رجبییون صلوات است

کلاس دعا کردن تو در ماه رجب نسبت به ماه‌های دیگه توفیر می‌کنه.

اگه یه وقتی شما توی ماه رجب بدونی ماه رجبه، بدونی با ماه‌های دیگه فرق می‌کنه اما یادت بره دعا کنی، خداوند تبارک و تعالی یه چیزی توی ماه بهت می‌ده

«اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ »

حالا که خودت در دیزی رو باز گذاشتی و دستور العمل دادی که: ملائکه من در دیزی در ماه رجب باز، حیای گربه هم لازم نیست. یعنی رسماً خدا ابلاغ داده درهای دیزی‌ها در ماه رجب باز، گربه‌های بی حیا هم ممنوع الورود نیستند، تشریف بیارند هر چی دوست دارند بخورند!!

حالا چی می‌خوای بنده من؟

 

«جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَ جَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَةِ » هر چه خوبی توی دنیاست و هر چی خوبی در آخرته در این ماه، من از تو می‌خوام .

شما بروید توی کل دعاهای ماه رمضان حتی دعای شب قدر بگردید، این جمله رو پیدا نمی‌کنید.

ماه رمضان خیلی خوبه، اما ماه رجب ماه زرنگ‌هاست. چون زرنگ‌ها کمترن، مشتری ماه رجب هم کمتره

بعد می‌یاد دو قبضه می‌کنه دعا رو . یعنی آخر پُررو بازی یه بنده است. که خیلی هم عالیه.

«وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ الاْخِرَةِ » من نبینم مشکلات دنیا و آخرت. «صرف» یعنی روی برگرداندن. من روم برگردونده باشه، هیچ کدام از مشکلات دنیا و آخرت رو نبینم. چرا؟ «تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً » خودت گفتی این ماه، ماه منت گذاشتن، نرم گرفتن، آروم بودن، چشم پوشی کردن، گذشتن، بخشیدن خروار به دینار، بخشیدن کوه به کاه. به این دلیل این جوری شده.

«فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ وَ زِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ » برای این که از در خانه تو اگر همه چی رو بهم بدی، سر سوزنی کم نمی‌شه.

ما بنده‌ها اگه در خونه کریم‌ترین کریمان بریم، اگر فقط یک ریال به ما کمک کنه؛ یک ریال از اموالش کم می‌شه. در خونه تو که می‌یایم، هیچی کم نمیشه.

برادرا و خواهرا : تو این ماه پُــررو بازی مطلق، با خیال راحت بیا بشین و بگو:

اومدم غرق در گناهم، هیچی نیاوردم، امیدم اینه که اولاً تمام گناهام رو پاک کنی، ثانیاً همه چی هم بهم بدی .

برید یه دعا پیدا کنید توی ماه رمضان، ماه شعبان، مفاتیحُ زیر و رو کنید ببینید یه جایی هست این گونه بنده اجازه داشته باشه با خدا صحبت کنه .

لذا خیلی قدر ماه رجب رو بدونید.

یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ ؛ اى که براى هر خیرى به او امید دارم.

وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ ؛ و از خشمش در هر شرى ایمنى جویم

یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ ؛ اى که مى‌دهد (عطاى) بسیار در برابر (طاعت) اندک

یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ ؛ اى که عطا کنى به هر که از تو خواهد.

یا مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ ؛ اى که عطا کنى به کسى که از تو نخواهد.

وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ ؛ و نه تو را بشناسد

 تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً ؛ از روى نعمت بخشى و مهرورزى

اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ ؛ عطا کن به من به خاطر درخواستى که از تو کردم

جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَ جَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَةِ ؛ همه خوبى دنیا و همه خوبى و خیر آخرت را

وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى ؛ و بگردان از من به خاطر همان درخواستى که از تو کردم

 اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ الاْخِرَةِ ؛ همه شر دنیا و شر آخرت را

فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ ؛ زیرا آنچه تو دهى چیزى کم ندارد(یا کم نیاید)

وَ زِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ ؛ و بیفزا بر من از فضلت اى بزرگوار

یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ ؛ اى صاحب جلالت و بزرگوارى

یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ ؛ اى صاحب نعمت و جود

یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتى عَلَى النّارِ ؛ اى صاحب بخشش و عطا حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ



شنبه 89 خرداد 29 | نظر بدهید

 

درد انتظار

چشـمان خسته ام

در ظـلمت ســکوت

در ازدحـــام اشــک

در تلــــــخــی دروغ

در انـزوای عشــــق

در پــــاکی غــــروب

در ســـــــردی زوال

در سرخــی قــلوب

در سبـــزی بــهـــار

در انتــــظار توسـت

روح شــکســـته ام

در ســایه ی درخت

آن تــک درخــت پیر

کو مانده سر به زیر

در سوگ همــرهان

آن همــرهـان که در

گـــوری بخفـــته اند

گــرمـــای زنــدگـــی

بـــا خــود ببرده انــد

در ســـوز عاشـقان

آن عاشقـــان که در

تکـــرار لـحظه هـــــا

هــر لـــحظه بیشـتر

در خـــود بمـرده انـد

در انتــــظار تــوست

 

آن خستــــــه از دروغ

آن خستــــه از فریــب

آن کـس که خود هنوز

حتـی نفهمـیده اسـت

از بــــهر چـــه بزیست

یا بــــهر چـــه بدیـــــد

یا بــــهر چـــه کشیــد

یا بــــهر چـــه بمــــرد

امـــــــــا دل غمیـــــن

در انتــــظار تــــوسـت

آری !

درایــــــن زمــــــــان

در بهت لـــــحظه ها

تنــــها ز انــــــــــزوا

دلخسته از سکــوت

در انتـــــــظار تــــــو

آرام و بــی صــــــدا

بنشسته ام کنـــون

آیا رهایی هست ؟

زین انتظار سخت ؟

تا کی جفـا کشم ؟

حتی ز ســـــایه ها

این سـایه های درد

این دردهـــا کـــه در

جــانم نشستـه اند

حتــی هـــوا و خــــاک

بــــاران و بـــــــاد و رود

هـــر جــــــا رسیده اند

روح و تــــــــن مـــــــرا

آزرده کـــــــــرده انــــــد

در انتــــــــــــــظارتـــــم

ای عطــر خوش نرگس

برگـــــــــرد با بــــــــهار

چشمم به راه تـوست

ای غـــربت خیــــــــال

جــــانم به لــب رسید

پس کی تو میرسی ؟

اشـک ستاره ریخـت

امــــــا نیـــــــــامدی

ظلـــمت فـرو کشید

امــــــا نیـــــــــامدی

شب مرد از سـکوت

امــــــا نیـــــــــامدی

وقتم به ســر رسید

امــــــا نیـــــــــامدی

من مرده ام کــــنون

روییده از خــــــاکــم

صدها شـقایق لیک

حتی پــــی گــــورم

هــــــرگز نیــــــامدی

ای نـــرگس خموش

چــــشم هــــمرهان

مانده در خیـــــال تو

گـــو بمـــــن کـــنون

پس کی تو می رسی ؟ پس کی تو می رسی ؟



یکشنبه 87 مرداد 27 | نظر

 

نوروز منتظران

 



در تقویم انتظار، همه فصل
ها از عطر بهارى
مهدى علیه السلام متبرک است.



نوروز منتظران روزى است که از
شب ظهور آغاز مى
شود. 



انتظار، فاصله اى است میان دو جمعه: جمعه ولادت و جمعه ظهور. 



بهار، همه طراوتش را مدیون یک
گل است:
گل زیباى نرگس. 



اگر سختى زمستان غیبت نبود،
شوق آمدن
بهار عدالت معنا نداشت. 



خانه?تکانى، رسم قدیمى همه منتظران بهار است. بهار مهدى علیه السلام از راه مىرسد، خانتکانى دلها را فراموش نکنیم. 



بهترین هدیه?اى که مىتوان براى گلدان شکسته قلب
منتظران خرید، یک شاخه
گل نرگس است. 



جمعه?ها کافى نیست، هر روز سهمى را به امام
زمان علیه السلام اختصاص بدهیم. 



منتظران واقعى به اشک و آه و دعا اکتفا
نمى
کنند. 



نوروزها مىآیند و مىروند، حیف است اگر فقط با
نقل و شکلات و شیرینى و دید و بازدید برگزارش کنیم. 



کملطفى مهمان است بر سر سفره بنشیند و صاحبخانه
را نشناسد، حتى اگر او را نبیند.



امام زمان علیه السلام بیشتر
از آن به گردن شیعه حق دارند که فقط
نیمههاى شعبان و جمعه ها به یادشان بیفتیم. 



اگر خورشید از چشم ما پنهان
مانده است، تقصیر ابرها نیست،
چشمان ما باران نخورده است. 



حتى اگر امام از چشم ما غایب باشد، باز هم ما از چشم او غایب نیستیم. 



اى کاش روزهاى «غفلت» ما از شبهاى «غیبت» او طولانىتر نبود. 



مبادا فقط وقتى همه درها
به رویمان بسته شد،
درب خانه امام زمان علیه السلام را بزنیم. 



مکه با همه «صفا»یى که دارد، بىگل روى مهدى علیه السلام بى«صفا» است. 



هر دستى در آرزوى بوسیدن
حجرالاسود است،
حجرالاسود در آرزوى بوسیدن دست مهدى علیه
السلام است. 



منتظرتر از امام زمان علیه
السلام سراغ داریم
1168 سال در انتظار! 



دلنشینترین اشعار در دیوان انتظار، سروده دلسپردهترین شاعران است، آنها که دل به حضرت
مهدى علیه السلام سپرده
?اند. 



نماز هیچ مأمومى بىامام اقامه نمىشود، ما چند رکعت را به امام خویش اقتدا کردهایم؟ 

دیر و زودش مصلحت است، امّا
هیچ عریضه
اى بجواب نمىماند.






چهارشنبه 86 اسفند 29 | نظر

 

زینب یعنی حسین در آینه تأنیث

دلت می‌خواهد که طاقت بیاوری، صبوری کنی و حتی به حسین دلداری بدهی.

بچه‌ها چشمشان به توست؛ تو اگر آرام باشی، آرامش می‌گیرند و اگر تو بی تابی کنی، طاقت از کف می‌دهند.

سجاد که در خیمه تیمار تو خفته است، حادثه را در آینه نگاه تو دنبال می‌کند.

پس تو باید آنچنان با آرامش و طمأنینه باشی، انگار که همه چیز منطبق بر روال معهود پیش می‌رود. و مگر نه چنین است؟ مگر تو از بدو ورود به این جهان، خودت را مهیای این روز نمی‌کردی؟

پس باید قطره قطره آب شوی و سکوت کنی. جرعه جرعه خون دل بخوری و دم برنیاوری. همچنان که از صبح چنین کرده ای. حسین از صبح با تک تک هر صحابی، به شهادت رسیده است، با قطره قطره خون هر شهید، به زمین نشسته است و تو هر بار به او تسلی بخشیده ای. هر بار قلبش را گرم کرده ای و اشک از دیدگان دلش سترده‌ای.

هر بار که از میدان باز آمده است، افزایش موهای سپید سر و رویش را شماره کرده‌ای، به همان تعداد، در خود شکسته‌ای، اما خم به ابرو نیاوری.

خواهر اگر تعداد موهای سپید برادرش را نداند که خواهر نیست. خواهر اگر عمق چروکهای پیشانی برادرش را نشناسد که خواهر نیست. تازه اینها مربوط به ظواهر است. اینها را چشم هر خواهری می‌تواند در سیمای برادرش ببیند. زینب یعنی شناسای بندهای دل حسین، یعنی زیستن در دهلیزهای قلب حسین، عبور کردن از رگهای حسین و تپیدن با نبض حسین. زینب یعنی حسین در آینه تأنیث. زینب یعنی چشیدن خار پای حسین با چشم. زینب یعنی کشیدن بار پشت حسین، بر دل.

وقتی از سر جنازه مسلم بن عوسجه آمد، وقتی که که محاسنش به خون حبیب، خضاب شد، وقتی که رمق پاهایش را در پای پیکر حر بن یزید ریاحی ریخت، وقتی که از کنار سجاده خونین عمرو بن خالد صیداوی برخاست، وقتی که جگرش با دیدن زخمهای سعید بن عبدالله شرحه شرحه شد، وقتی که عبدالله و عبدالرحمن غفاری با سلام وداع، چشمان او را به اشک نشاندند، وقتی که زهیر به آخرین نگاهش دل حسین را به آتش کشید، وقتی که خون وهب و همسرش، عاشقانه به هم آمیخت و پیش پای حسین ریخت، وقتی که جون، در واپسین لحظات عروج، سراسر وجودش را به رایحه حضور حسین، معطر کرد، وقتی که...
ادامه مطلب

چهارشنبه 86 بهمن 17 | نظر

 

باز باران با ترانه

باز باران با ترانه

می خورد بر بام خانه

یادم آید کربلا را

دشت پر شور و نوا را

گردش یک روز غمگین

گرم و خونین

لرزش طفلان نالان

زیر تیغ و نیزه ها را

باز باران با صدای گریه های کودکانه

از فراز گونه های زرد و عطشان

با گهرهای فراوان

می چکد از چشم طفلان پریشان

پشت نخلستان نشسته

رود پر پیچ و خمی در حسرت لب‌های ساقی

چشم در چشمان هم آرام و سنگین

می چکد آهسته از چشمان سقا

بر لب این رود پیچان

باز باران

باز باران با ترانه

آید از چشمان مردی خسته جان

هیهات بر لب

از عطش در تاب و در تب

نرم نرمک می چکد این قطره ها روی لب

شش ماهه طفلی

رو به پایان

مرد محزون

دست پر خون می فشاند

از گلوی نازک شش ماهه

بر لب های خشک آسمان با چشم گریان

باز باران

باز هم اینجا عطش

آتش شراره

جسمها افتاده بی سر پاره پاره

می چکد از گوشها باران خون و کودکان بی گوشواره

شعله در دامان و در پا می خلد خار مغیلان

وندرین تفتیده دشت و سینه ها برپاست طوفان

دستها آماده شلاق و سیلی

چهره ها از بارش شلاق‌ها گردیده نیلی

دراین صحرای سوزان

می دود طفلی سه ساله

پر زناله

پای خسته

دلشکسته

روبرو بر نیزه ها خورشید تابان

می چکد از نوک سرخ نیزه ها

بر خاک سوزان

باز باران باز باران

قطره قطره می چکد از چوب محمل

خاک‌های چادر زینب به آرامی شود گل

می رود این کاروان منزل به منزل

می شود از هر طرف این کاروان هم سنگ باران

آری آری

باز سنگ و باز باران

آری آری

تا نگیرد شعله ها در دل زبانه

تا نگیرد دامن طفلان محزون را نشانه

تا نبیند کودکی لب تشنه اینجا اشک ساقی

بر فراز خیمه برگونه ها

بر مشک ساقی

کاش می بارید باران



چهارشنبه 86 بهمن 17 | نظر بدهید

 

عید سعید غدیر

عید سعید غدیر خم بر تمامی عاشقان امامت و ولایت مبارک باد

غدیر از زبان شاهنامه:

به نام خداوند جان و خرد                     کزین برتر اندیشه بر نگذرد 
خداوند کیهان و گردون سپهر                فروزنده ماه و ناهید و مهر 
ز راه خرد درنگر اندکى                که معنى مردم چه باشد یکى ؟ 
تو را از دو گیتى بر آورده اند              به چندین میانجى بپرورده اند 
نخستین فطرت پسین شمار           تویى ، خویشتن را به بازى مدار 
تو را دین ددانش رهاند درست                ره رستگارى ببایدت جست 
چو خواهى که یابیزهر بدرها                      سر اندر نیارى به دام بلا 
به گفتار پیغمبرت راه جوى                     دل از تیرگیها بدین آب شوى 
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحى                خداوند امر و خداوند نهى 
که من شهر علمم علیم درست     درست این سخن گفت پیغمبر است 
گواهى دهم کاین سخن راز اوست      تو گویى دو گوشم بر آواز اوست 
منم بنده اهل بیت نبى                                ستاینده خاکپاى وصى 
حکیم این جهان را چو دریا نهاد                    بر انگیخته موج از او تند باد 
چو هفتاد کشتى بر او ساخته                          همه بادبانها بر افراخته
یکى پهن کشتى بسان عروس                 بیاراسته همچو چشم خروس
محمد بدو اندرون با على                            همان اهل بیت نبى و وصى
اگر چشم دارى به دیگر سراى                     به نزد نبى و وصى گیر جاى
گرت زین بد آمد گناه من است                چنین است آیین و راه من است
بر این زادم و هم بر این بگذرم                       چنان دان که خاک پى حیدرم
نباشد جز از بى پدر دشمنش                     که یزدان به آتش بسوزد تنش
هر آن کس که در دلش بغض علیست             ازو زارتر در جهان زار کیست ؟
نگر تا ندارى به بازى جهان                          نه برگردى از نیک پى همرهان
نکویى به هر جا چو آید به کار                         نکویى گزین وز بدى شرم دار
دلت گر به راه خطا مایل است                ترا دشمن اندر جهان خوددل است



جمعه 86 دی 7 | نظر

 

سوز دل

از فرمایشات حضرت علی(ع)

اگر خدا کفیل روزی است                         غصه برای چه؟

اگر رزق تقسیم شده است                              حرص چرا؟

اگر دنیا فریبنده است                            اعتماد به آن چرا؟

اگر بهشت حق است                           تظاهر به ایمان چرا؟

اگر قبر حق است                        ساختمان مجلل برای چه؟

اگر جهنم حق است                این همه ناحق کردن برای چه؟

اگر حساب حق است                      جمع مال حرام برای چه؟

اگر قیامتی هست                           خیانت به مال مردم چرا؟

اگر دشمن انسان شیطان است

پیروی از او چرا؟؟؟

آری...

اگر یابن الحسن(ع)  می اید                       چرا اینقدر...؟

 

 

 

 



شنبه 86 اردیبهشت 1 | نظر

 

دیانت،سیاست

اللهم عجل لولیک الفرج

حصرت روز وصال تو بود در دل من            آه از این دل و این حصرت بی حاصل من

یـــــــــــا صـــــــاحب الــــــــــــزمان*** یــــــــــا صــــــــــاحب الـــــــــــــزمان

تا نیایی نه نشینی نه نشانی آتش                         اتش حصرت تو شعله کشد در دل من

یـــــــــــا صـــــــاحب الــــــــــــزمان*** یــــــــــا صــــــــــاحب الـــــــــــــزمان

عقده از دل بگشا لب بگشا بهر سخن                  ورنه ای عقده گشا حل نشود مشکل من

یـــــــــــا صـــــــاحب الــــــــــــزمان*** یــــــــــا صــــــــــاحب الـــــــــــــزمان

اب شدیم دل و از دیده برامد چون سیل                  در بیابان غمت منده به گل محمل من

یـــــــــــا صـــــــاحب الــــــــــــزمان*** یــــــــــا صــــــــــاحب الـــــــــــــزمان

 

هفته ی گذشته از جدید ترین اخبار وجود قدیسه ی والطاف مولا صاحب الزمان(عج)  نسبت به مملکتومن یه مطالبی رو عرض کردم.

اما جزئیات و کلیات این ماجرا...

می دانیم که امام زمان به مملکت ما خیلی نظر دارند و اگر چنین نبود دشمنان تا به حال چندین بار اسلام را ریشه کن کرده بودند...

در همین راستا ودر پی ماجرای ورود ملوانان انگلیسی به ابهای ایران که بازداشت شدند،به لحاظ حمایت،حفاظت،تربیت ومراظبت ونظارتی که حضرت حجة (ع)نسبت به نظام شیعی وجمعیت شیعه دارند ، این مساله را حل کردند.

این مطالب برگرفته از سخنان حجةالاسلام حاج شیخ حسن یوسفی در تاریخ24/1/86 ودر جلسه ی فرهنگی مذهبی قائم المنتظرمشهد می باشد.

در توصیف ایشان همین قدر بگم که چندین سال در قوم بوده واز محظر بزرگانی همچون آیت ا..وحید بهره بردند هم اکنون نیز در حوزه ی مشهد مشغول به تدریس می باشند.

به نقل از سخنان ایشان، 2هفته ی پیش مهمانی داشتند از اولیای الهی از علما و بزرگان و از محققین طراز اول قوم که جایز ندانستند نام ایشان را مطرح کنند.

این عالم ربانی میفرمود در ان عالم حال و توجهی که داشتم شبه الهام یا هر طوری که ارتباط برقرار شد پیامی به من داده شد.عین پیام این بود که اینها با علم به اینکه اگر بیایند به ابهای ایران دستگیر می شوندو با علم به اینکه اگر دستگیر بشوند به اندازه ی کافی ،شما اقرار ازشون می توانید بگیرید.با علم به این دوجهت با دستور به عنوان طعمه وارد آبهای ایران شدند.

خطر قطعی ، غرور هم قطعی است.اینها را طعمه کردند که به نظام شیعه حمله بشود.همدست شدند ،هم از بوش و هم از طرف بلر دستور شده اینها بیایند.اینها را آزاد کنید در حریم دوشنبه.در حریم دوشنبه که میلادخاتم الانبیا(ص)است باعنوان رحمت و رعفت نبوی(درمقابل اون اهانت هایی که به پیغمبرکردند،مسلمانان باید نشان بدهند که به احترام پیغمبرشون چه کارهایی می کنند.)

اونها را آزاد کنید خطر برطرف میشود.

 

ایشان فرمود من اهل اینکه به اینواون تلفن بزنم نبودم. به یکی از کسانی که ارتباطاتی با مسئولین داشت زنگ زدم.گفتم پیام این است.الآن اقدام کنید و در حریم دوشنبه اینها باید آزاد شوند.اون آقا در بعد از ظهر روز جمعه ساعت 4،به تهران خدمت آقای رفسنجانی زنگ میزند.اقازادشون جناب مهندس گوشی رو برمیدارند، آقای رفسنجانی بیرون تهران هستند.در پاسخ می گویند پیامی است قطعی،یقینی که ایشان باید دریافت کنند.فردا شنبه ساعت11 آقای رفسنجانی زنگ میزند ساری به اون آقایی که واسطه بود که مشکل چیه؟وی در پاسخ میگوید که این پیام هست،اینها باید آزاد شوند، خطر قطعی ، غرور هم قطعی است. آقای رفسنجانی در جواب گفته بودند که مقام معظم رهبری نسبت به ای ملوانان که دستگیر شدند،قطعی دستور دادند که محاکمه بشوند و حتی تا این حد گفتند که اگه می خواهید من را برکنار کنید،بکنید و الا اینها باید محاکمه شوند.کار اینطور محکم، ما چطوری اینها رو ازاد کنیم؟گفته شد خودتان میدانید.

آقای رفسنجانی به خدمت رهبری میروند. آقای رفسنجانی خودشان نقل میکنند که به محض اینکه گفتم که فلانی این پیغام را به ما داده(اسم بردم که این پیام از ناحیه فلانی به ما رسیده)آیت ا.. خامنه ای گفتند طبق پیغام هر طور که صلاحه عمل کنید.آقای لاریجانی دبیر شورای امنیت ملی تا متوجه موضوع شدند،گفتند اینها را ازاد کنید.در یک جلسه ی شورا با موافقت همه (بدون یک مخالفت که حالا کسی بخواد اظهار نظری بکنه با اون سفت و سختی قبلی) بلا فاصله اینها در حریم دوشنبه طبق دستور آزاد شدند.

با این کار،دنیا صدا کرد تا حدی که تمام روزنامه های جهان متعجب شدند.همه ی عالم گفتند برنده احمدی نژاد بود.اونها که خبر ندارند پشت پرده چه کسی این هدایت ها و حمایت ها را می کند.

تمام نقشه هاشون نقش بر آب شد.به طوری که بلر عصبانی شد و به بوش گفته بود دیگه تو دخالت نکن.کوفی انان رئیس سازمان ملل گفته بود که ایرانیان با این کارشون نشان دادند برای داشتن انرژی هسته ای اون فرهنگ لازم را دارا هستند،واین اتهام های تروریست بودن آنها بیهوده است.روزنامه لندن نوشت از این اقدام همه بهت زده شدند.پیروزی از هر جهت برای ایران بود.

استاد فرزانه حجةالاسلام یوسفی بیان داشتند: من با این استحکامی که دارم حرف می زنم،اگر سندم قوی نبود،اگر خودم به گوش خودم مشافعتا این اخبار جدید را از عنایات امام زمان(عج)نسبت به رعایت وتربیت و مواظبت و نظارت بر شیعه نداشتم اینطور محکم حرف نمی زدم.*** وبدین ترتیب این موضوع به اتمام رسید.

 

از تمامی دوستانی که این متن رو خوندند،انتظار دارم هرگونه سوالی براشون پیش اومده در قسمت نظرات مطرح کنند و پاسخ بگیرند.در پایان به استحضار دوستاران امام زمان (عج)که تمایل دارند در جلسه ی فرهنگی مذهبی قائم المنتظر شرکت کنند برسونم که هفته ی آتی در همان مکان قبلی (مشهد.احمداباد.ابتدای بلوارملاصدرا.مجمع قائم المنتظر)برگزار خواهد شد.

 

کی شود دیده ز دیدار تو روشن گردد                    نور گیرد زتو این دیده ی ناقابل من

یـــــــــــا صـــــــاحب الــــــــــــزمان*** یــــــــــا صــــــــــاحب الـــــــــــــزمان

آوردم هدیه نزد تو دل سوخته را                    رد مکن هدیه ی این عاشق دل سوخته را

یـــــــــــا صـــــــاحب الــــــــــــزمان*** یــــــــــا صــــــــــاحب الـــــــــــــزمان

هدیه ی سوختگان غیر دل سوخته نیست          از من سوخته دل بپذیر این دل سوخته را

یـــــــــــا صـــــــاحب الــــــــــــزمان*** یــــــــــا صــــــــــاحب الـــــــــــــزمان

سیدی سیدی ســــــــــــــــــــــــــــیدی     سیــــــــــدی مولای یا مولای صاحب الزمان

 

  



جمعه 86 فروردین 31 | نظر

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin