رمضان
سلام بر تو...
سلام بر تو ای بزرگ ترین ماه خدا، بهار عاشقان حق.
سلام بر تو که چه بسیارند آزاد شدگان حق در تو.
سلام بر تو که چه بسیار گناهان را از پرونده ما زدوده ای و چه عیب ها که بر ما پوشانده ای.
سلام بر تو ماهی که هیچ زمانی با تو پهلو نزند.
سلام بر تو و بر شب قَدرت که از هزار ماه بهتر است.
سلام بر تو...
رمضان، ماه خدا، ماه راز نیاز با معبود فرا رسید.
روح هر مسلمان در این ماه به برکت روزه و سحر خیزی و دعا اوج می گیرد و پیوندش با خدا استوار تر می گردد.
در این ماه رشته هایی که هوی و هوس، خود خواهی و خودبینی را بر بال جان انسان بسته و روح را از سر در فضای نورانی و افق های بالا بازداشته است کم و بیش گسسته شده و انسان این عبد هوی در زمین امکان آزادی و اوج گرفتن خود را باز می یابد.
زنگ گناه از آئینه ی دل روزه داران سحر خیز زدوده شده و دل آن ها باز جلوه خدایی و جمال ملکوت را در خو منعکس می کند.
رمضان بهار تلاوت قرآن و فصل مناجات عبد با معبود است. بنده ای که یازده ماه از حریم قرب الهی به دور افتاده، ناگهان خود را در آستانه رحمت او می بیند؛ در حالی که خوان پذیرایی الهی در برابر او گسترده، لطف حق با آغوش باز او را می پذیرد و گذشته از وعده ی عفو و اغماض، مژده ی ثواب و عطا نیز به او می دهد.
اینجاست که آدمی لذتی آمیخته با شرم و نشاطی آمیخته با زاری در خود احساس می کند و می خواهد از خدای خود طلب عفو کرده، دور از چشم اغیار، در خلوتی خاموش با خدای خود دمساز گردد، بگرید، بنالد و سر بر آستان شکوه او بساید.
راستی چه لذت بخش است هنگامی که چشم ها در خواب، دنیا آرام و صداها خاموش است، انسان در خلوتی دلخواه اعمال خود را در نظر مجسم کند و به گذشته ی خویش ژرف بنگرد و آنگاه لطف و رحمت حق را در هر قدم و پرده پوشی او را در هر نفس در نظر آورد و... و آنوقت عاشقانه بنالد و شرمسارانه با خدا مناجات کند و از او آمرزش طلبد.
چه نشاط انگیز است که سحرگاهان به یاد حق از بستر گرم برخیزد و با توجه دعا بخواند و با آفریدگار خویش نجوا کند.
چه شیرین است هنگامی که زمزمه آرام مناجات از اشک چشم طراوت گیرد و از سوز دل حرارت و آنگاه طنین دلکشش در پرده ی نازک شب بلغزد و در دست نسیم سحری سرگردان به سوی خدا بالا رود که «اِلَیهِ یَصعَدُالکَلِمُ الطَّیـِب. کلام پاک بسوی خدا بالا می رود.» همان زمزمه ای که از اخلاص و عشق سرچشمه گرفته و از سوز دل برافروخته شده باشد.
آنان که لذت مناجات را دریافته اند، آنان که سحرها با دعای پرشور و شعله برافروز «ابوحمزه ثمالی» که از قلب عاشق امام سجاد (ع) برخواسته است، انس و الفت داشته اند، آنان که یارب یارب شبانه را چشیده اند و در قنوت نماز شب دقایق و ساعت ها به روی پاهای خود ایستاده اند، باور دارند که هیچ لذتی با لذت مناجات برابری نمی کند و پیوسته فریاد نیازشان بلند است که:
«الهی اَذِقنی حَلاوَتَ ذِکرِک. پروردگارا شیرینی ذکر و یادت را به من بچشان.
التماس دعا*یا مهدی